جواب معرکه
رفتار پیامبر (ص) با امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در دوران کودکی چگونه بود؟
پاسخ: با آنها با مهربانی رفتار میکرد و میفرمود: فرزندان ما پارهی جگر ما هستند. وقتی به مسجد میرفت حسن و حسین بر گردن و پشتش مینشستند و ایشان آن چنان در سجده میماند تا آنان پایین بیاند بعد از سجده هر دو را در بر میگرفت و بر صورتشان بوسه میزد.
۲- کدام رفتار پیامبر (ص) با دیگران، برای شما جالبتر است، چرا؟
پاسخ: گشاده رو بودن ایشان، زیرا می توانست دشمنانش را دوست بدارد.
۳- به نظر شما چرا پیامبر (ص) بد رفتاری با خویش را میبخشید اما نسبت به قانون شکنی، گذشت نداشت؟
پاسخ: زیرا قانون شکنی مسئله ای اجتماعی و عمومی است و تجاوز به حریم دیگران و ظلم به هم نوع است.
1- خداوند در قرآن، پیامبر (ص) را « اُسوه» یعنی سرمشق و نمونه معرفی کرده است. چگونه میتوانیم از رفتار پیامبر (ص) برای زندگی بهتر سرمشق بگیریم؟
پاسخ: با مطالعه و بررسی زندگانی آن حضرت و تفکر در انجام اعمال او زندگی او را سرمشق زندگی خود قرار دهیم.
2- شعر دیگری درباره پیامبر (ص) یا یکی از معصومین علیهم السلام، به کلاس بیاورید و درباره آن گفتوگو کنید.
برای هریک از کلمههای زیر دو هم خانواده بنویسید.
حضور:
پاسخ: حاضر، احضار، محضر، حضار
عطوفت:
پاسخ: عاطفه، معطوف، عطف
حریم:
پاسخ: محرم، حرمت، محروم، حرام
۲- واژه صحیح را انتخاب کنید و درجای خالی بنویسید.
الف) گاهی به آرامی آنان را پایین میآورد و از سجده ………… (برمیخواست، برمیخاست)
ب) اجازه نمیداد کسی جز در مقام ………… در حضور او از دیگری بد بگوید. (دادخواهی، دادخاهی)
۳- بن مضارع فعلهای زیر را مشخص کنید.
میخوانم :
پاسخ: خوان
میروم:
پاسخ: رو
میپرسد:
پاسخ: پرس
میشنوند:
پاسخ: شنو
معنی دروس
آداب: (جمع ادب) روشها
اخلاق: (جمع خُلق) عادتهای خوب و پسندیده
اُسوه: نمونه، الگو / عالَمیان: مردم جهان
آن چنان: آن طور، آنگونه
کریم: بخشنده
احزاب: )جمع حزب( گروهها
برخی: بعضی / بزرگوار: شرافتمند
صَلَّی الله عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّم : درود خداوند بر او و خاندانش باد
مهر: محبت
عطوفت: محبت، مهربانی
میفرمود: میگفت
پارهی جگر: جگر گوشه، عزیز دل
سجده: سر بر زمین گذاشتن
برمیخاست: بلند میشد
دربرمیگرفت: بغل میکرد، در آغوش میکشید
رأفت: مهربانی
تندخویی: بد اخالقی
سخن درشت: حرف زشت و ناراحتکننده
گشادهرو: خوش اخالق، خوشرو / سیما: چهره
محزون: غمگین، غمناک، اندوهگین
متفکر: اندیشمند
اوقات: (جمع وقت) وقتها، زمانها
پیشدستی: اقدام زودتر
اختیار میکرد: انتخاب میکرد
عیادت: به دیدار بیمار رفتن و احوالپرسی کردن
بیش از حدّ لزوم: بیشتر از ضرورت
مقام دادخواهی: هنگام قضاوت کردن
حضور: نزد، پیشِ
بد )بد بگوید(: بیادبی
دشنام: حرف زشت و ناسزا، فُحش
نمیآلود: آلوده نمیکرد
حریم: محدوده
تجاوز: دستدرازی، زیادهخواهی
گذشت: بخشیدن گناه کسی،
چشم پوشیدن از چیزی /
مُدارا: سازش، کنار آمدن، بخشش / تجمّل: ثروت اندوزی
دوری میجست: فاصله میگرفت
بانگ: صدا
ستایش: خوبی کسی را گفتن
فروماند: درمانده میشود /
جمال: زیبایی / ا
عتدال: تناسب، هماهنگی و زیبایی
خلیل: لقب حضرت ابراهیم )ع(
مجموع: گردآمده، جمع شده
ظِلال: )جمع ظِل( سایه ها
بَس: کافی
مواعظ: (جمع موعظه) پندها و نصیحته
تاج پلیز